اولين اطلاعات گياهشناسي در قالب فلور در خصوص گياهان ايران توسط "ادموند بواسيه" Boissier-Edmond (1888–1867) در كتاب Flora orientalis فلور شرق شامل كشورهاي مصر، خاورميانه، يونان، قفقاز، فلات ايران و قسمتي از هندوستان به زبان لاتين منتشر شده است.
بر اساس منابع موجود (جوانشير، 1346.، مظفريان،1373) پروفسور Boissier شخصاً هرگز به ايران نيامده و فلور شرق را با ديدن نمونههاي گياهي هرباريومهاي بزرگ اروپا و نيز استفاده از نمونههاي جمعآوري شده توسط گياهشناسان ديگر نگاشته است. ازجمله اين افراد Haussknecht بود كه از استانهاي كردستان، ايلام، كهكيلويه وبويراحمد نمونه گياهي جمعآوري كرده كه نمونههاي فراواني از گونههاي مختلف جنس بلوط نيز در بين نمونهها وجود داشته است.
آخرين منبع فلور خارجي منتشره در خصوص گونههاي بلوط ايران متعلق به سري انتشارات فلورايرانيكا Flora Iranica به سرپرستي گياهشناس اتريشي دكتر کارل هانيز رشينگر (K. H. Rechinger) است كه به زبان لاتين بوده و مربوط به پوشش گياهي فلات ايران (شامل كشورهاي ايران، افغانستان، پاكستان و شمال عراق). جلد شماره 77 اين فلور در خصوص فلور خانواده راش Fagaceae بوده و توسط گياهشناس روسي G. L. Menit در سال 1971 نوشته شده است. اين گياهشناس با بازبيني نتايج اعلام شده دكتر جوانشير و ديدن نمونههاي گياهي ايشان ليست گونههاي بلوط ايران را به 7 گونه تقليل داده و براي گونه مازودارنيز فقط يك زيرگونه قائل شده با نامQuercus infectoria subsp.Boissieri (Reut) Schwarz و پراكنش آن را در سوريه، تركيه، قفقاز، كردستان ومرزهاي ايران اعلام كرده است.
گونه هاي بلوط نام برده شده در فلورايرانيكا مربوط به غرب ايران عبارتند از:
Q.brantii
Q.infectoria
Q.robur
Q.libani
مبين (1358) علاوه بر بررسي و اشاره به گونههاي نامبرده شده در فلورايرانيكا، مجدداً گونه هاي بلوط را از روي صفت انشعاب كركهاي برگ آنها ردهبندي و 13 گونه براي جنس بلوط معرفي كرده و واريته که عبارتند از:
Q.infectoria var. tenuicarpa
Q.infectoria var. pffaeffingeri
Q.carduchorum
Q.longipes
Q.castaneifolia
Q.macranthere
Q.haas
Q.ovicarpa
Q.iberica
Q.komarovii
Q.ungeri
Q.libani
Q.sessilfilora
Q.persica
جنگلهاي زاگرس در غرب كشور عمدهترين رويشگاه گونههاي جنس بلوط در غرب كشور است كه تركيبات مختلفي از اين جنس در طول رشته كوه زاگرس به چشم ميخورد. بخش زاگرس شمالي به عنوان غنيترين بخش اين رويشگاه، سه گونهQuercus libani,Quercus persica, Quercus infectoria را به عنوان عناصر اصلي پوشش گياهي در خود دارد.
ويژگيهاي جنس بلوط
از لحاظ تاگزونومي بلوطها از:
راسته: دولپهايها Dicotyledones
زيرراسته: بيگلبرگان Apetales
رده: شاتون داران Amantales
خانواده: راش fagacea
جنس: بلوط Quercus
اين جنس به اساميChene در فرانسه،Oak tree در كشورهاي انگليسي زبان وEiche در آلمان شناخته ميشود. اين خانواده احتمالاً از كوههاي ناحيه تروپيكال منشاء گرفته و از آنجا اعضاي فعلي اين خانواده مهاجرت كرده و در اواخر دوره كرتاسه به جنسهاي زنده اخير تبديل شدهاند (حدود 60 ميليون سال قبل),گونه زايي سريع در اواسط عصر ائوسن رخ داده كه اين در پاسخ و دگرگوني در اقليم و سرد وخشك تر شدن اقليم بوده است. در سطح جهان حدود 400 گونه از جنس بلوط وجود دارد كه شامل گونههاي درختي و هستند. اين جنس در ايران در نوار شمالي البرز و در رشته كوه زاگرس در غرب ايران گسترش دارد. وسيعترين رويشگاه اين جنس در غرب ايران است. گونههاي مختلف اين جنس نسبت به تغيير عوامل آب و هوايي حساساند، ولي در كل جنس بلوط سازش اكولوژيك و ميزان بردباري بسيار وسيعي دارد. گونههاي مختلف اين جنس تغييرات درجه حرارت از 31- درجه سانتيگراد تا 45+ درجه سانتيگراد و بارندگي 250 تا 1000 ميليمتر را تحمل ميكنند و بيشترين گسترش آن در بارندگي 350 تا 750 ميليمتر اتفاق ميافتد. از نظر خاك روي خاكهاي عميق و حاصلخيز تا سطحي و كم عمق و اكثراً روي خاكهاي قليايي ديده ميشوند. رويشگاه اين جنس از جلگه تا 2700 متر از سطح دريا گسترش دارد. گونههاي بلوط غرب ايران (زاگرس) در كل روي خاكهاي آهكي و كم توقع با سرشت نور پسند، بردبار و با نرمش اكولوژيك مناسب رشد ميكنند. مشخصه بارز اين جنس قدرت جست زني بالاي آن است كه عامل عمده حفظ اين جنگلها از عوامل فراوان تخريب بوده است.
مهمترين گونههاي بلوط زاگرس
سه گونه از جنس بلوط گونههاي اصلي و عمده جنگلهاي زاگرس هستند:
1. برو دار Quercus persica Lindl. =Quercus persica
اين گونه در خاورميانه، ايران و ارمنستان انتشار داشته و مرز ناحيه ايران و توراني ميباشد. در ايران در ارتفاعات زاگرس و آذربايجان غربي وجود دارد. درختي است با حداكثر ارتفاع 20 متر كه داراي تاج كروي بزرگي است. برگهاي آن عموماً يكنواخت و تخم مرغي شكل با حاشيه دندانهدار هستند،كركهاي ستارهاي شكل و انبوهي روي برگ و كركهاي نرم، خزي و زرد رنگي پشت آنرا فرا گرفته است. ميوه آن كشيده، شبه بيضي و مو كرونه كه در پيالههاي سفيد رنگ مخملي و مخروطي شكلي قرار گرفته است. درشتي دانه و فلسهايي كه پياله را ميپوشانند در درختان مختلف تغيير مييابد و از اينرو واريتههاي مختلفی از آن بهوجود آمده است.
2. ويول، يوول Quercus libani Oliv
اين درخت نيز در ارتفاعات و جنگلهاي آذربايجان غربي و كردستان ميرويد. ارتفاع اين درخت به بیشاز 10 متر میرسد، داراي تنه خاكستري است كه در درختان كهن شياردار ميشود. تاج آن بزرگ، پهن و كم شاخه است. شاخههاي جوان آن نازك، زاويهدار، قهوهاي رنگ با عدسكهاي كوچك ابتدا كركدار كه در مدت کوتاهی صاف ميشود. جوانههاي آن شبه تخم مرغي،كمي تيز، زرد و يا زرد قهوهاي است. فلسهاي آن تخم مرغي،گرد و كركدار است برگهايش در پاييز خزان ميكند. شكل آنها تخممرغي، نيزهاي و گاهي نيزهاي با قاعده گرد و نامتقارن و انتهاي كشيده با 14-9 جفت دندانههاي ارهاي مثلثي، رو به بالا، موكرونه، با نوكي قابل انعطاف و با سينوسي گرد است. بريدگي برگها نامنظم و عميق است و در جستها نيز ديده ميشود. برگها داراي 14-10 رگبرگ فرعي موازي است كه در پشت برجسته است و با رگبرگ اصلي زاويهاي در حدود 50 –45 درجه تشكيل ميدهند. پشت و روي برگ و بخصوص در كنار رگبرگها ابتدا خزي است، سپس روي برگ صاف، براق و سبز و پشت آن صاف يا خزي و سبز كمرنگ ميگردد. ابعاد آن 3.5 –1.5 ×13-5 سانتيمتر و طول دمبرگ 2-1 سانتيمتر است. شاتون ماده آن كوتاه و نمدي و داراي دو گل است. پياله آن نيمي از ميوه را ميپوشاند و استكاني شكل به طول 2.3-2 و به قطر 3.5 – 2.5 سانتيمتر است. فلسهاي آن كركدار، تخممرغي با پشت مسطح زبر است و در رديفهاي منظم به جدار ميوه تكيه نموده است. فلسهاي حاشيه پياله گاهي نيزهاي باريك ميباشد.
ميوه آن استوانهاي يا كمي بيضي شكل با انتهايي فرو رفته، با موكرون كوتاه است. ناف آن محدب پهن با حاشيه سياه رنگ است. نامهاي محلي آن عبارتد از ويول ،يوول و وهول
3. دارما زوQuercus infectoria Oliv :
درخت دار مازو داراي حداكثر ار تفاع 16 متر و داراي پوست ترك خورده و خاكستري است. شاخههاي تازه آن معمولاُ زاويهدار و در زير گونههايش كركهاي سفيد يا زردرنگي وجود دارد كه به تدريج صاف ميگردد. جوانههايش شبه تخم مرغي با فلسهاي تخممرغي صاف يا كركدار است. برگهايش چرمي و در زمستان خزان ميكند شكل آنها كشيده يا تخممرغي كشيده است. قاعده آن گرد يا قلبي نامتقارن با انتهايي گرد يا كند، با حاشيهاي موجدار، دندانهدار،كماني يا سينوسي و داراي 8-4 جفت دندانه و 7-5 جفت رگبرگهاي فرعي كه در پشت كمي برجستهاند و زاويهاي حدود 45-35 درجه با رگبرگ اصلي تشكيل ميدهند. گاهي هم داراي رگبرگهاي بينابيني ميباشند. روي برگ صاف و براق و پشت آن كركدار است كه رفته رفته كم و بيش صاف و كبود يا رنگ پريده ميگردد. ابعاد آن 5-1.5 ×6-4 سانتيمتر و طول دمبرگ آن 12- 5 ميليمتر است. دمبرگ معمولاُ صاف است و لي به ندرت خزي است. پايك ميوه آن خيلي كوتاه است و بندرت به يك سانتيمتر ميرسد و حامل يك و گاهي دو يا سه ميوه است. ميوه آن در يكسال ميرسد. پياله آن نيم كرهاي كمي استكاني به ارتفاع 1.8-1 با قطر 1.8 – 1.5 سانتيمتر است و گاهي دهانه آن به هم رفته است. فلسهاي آن خاكستري، نمدي، تخممرغي خرد، فلسهاي پايين آن برجسته و فلسهاي بالا كوچكتر است. ميوه آن استوانهاي كشيده صاف و براق به رنگ قهوهاي روشن و مو كرونه به طول 3.5-2.5 و به قطر 1.8 – 1.2 سانتيمتر و گاهي هم بلندتر ميباشد. ناف آن كمي برجسته، زبر با حاشيه قهوهاي تيره به قطر شش ميليمتر است. نامهاي محلي آن در آذربايجان غربي و كردستان دار مازو، مازودار، داري مازو و مازو است. در لرستان به این درخت مازو و مازی میگویند. مناطق رویش دارمازو در لرستان شامل شینه قلایی و کاکاشرف میشود.